سفارش تبلیغ
صبا ویژن
به بیرون می نگرم...

به بیرون می نگرم...

به امید آن روز...که تو خواهی آمد...

به امید سرسبزی درختان...به امید طراوت گلهای گلدان...

و مینشینم کنار پنجره...

و به بیرون می نگرم...

تو خواهی آمد...

چون هنوز من منتظرم...

چون هنوز درختان سبزاند...

چون هنوز گلهای گلدان شادند...

چون من خدایی دارم که به امید آن شب و روز را میگذرانم...



[ جمعه 92/11/11 ] [ 1:5 عصر ] [ هستی حشمتی ] نظر
بهم قول دادی؟؟؟؟!!!



[ جمعه 92/11/11 ] [ 12:52 عصر ] [ هستی حشمتی ] نظر
تنهایی را باید مخفی کرد...



[ جمعه 92/11/11 ] [ 12:37 عصر ] [ هستی حشمتی ] نظر
کسی که شما را دوست دارد؟؟؟



[ جمعه 92/11/11 ] [ 12:19 عصر ] [ هستی حشمتی ] نظر
فاصله ها...



[ جمعه 92/11/11 ] [ 12:14 عصر ] [ هستی حشمتی ] نظر
وقتی پاهایت یاری ات ندهند....؟؟؟!!!

وقتی پاهایت یاری ات ندهند

بن بست همان جاییست که ایستاده ای ...

 



[ جمعه 92/11/11 ] [ 11:54 صبح ] [ هستی حشمتی ] نظر
دخترک رفت ولی ...پسرک ماند ولی...

دخترک رفت ولی زیر لبش گفت:

او یقینا پی معشوق خودش می آید...

پسرک ماند ولی با خود گفت:

او پشیمان شده بر می گردد....

*::...عشق قربانی مظلوم غرور است بی شک...::*



[ سه شنبه 92/10/24 ] [ 5:0 عصر ] [ هستی حشمتی ] نظر
آدمـــــــــــــــ....

آدم موجود پیچیده ای است...

فرایند به دنیا آمدنش طولانی است...

راه افتادنش زمان می برد...

وبه زبان آمدنش طولانی تر است...

فرایند فهمیدنش بسیار وقت می برد...

واز همه سخت تر فرایند فهمیده شدنش است...

گاه آدم ها تا پیری پیش روی می کنند و فهمیده نمی شوند...

سال های سال فرزندان و والدین کنار هم می بالند و درک نمی شوند...

سالیان دراز زن و مرد زیر یک سقف زندگی می کنند و هم دیگر را پیدا نمی کنند...

این موجود را نمی توان در چند جمله خلاصه کرد و با چند ترفند ساده تربیت کرد...

وبا نصیحت و سخنرانی یک ساعته بر سر عقلش آورد...

این همه وقت به هدر رفته برای بالغ شدن و فهمیده شدن یک آدم...

چه زمان طولانی را آدم باید بگذراند تا کامل شود...

وقـــــــــــــــــــــت تمام....

آری حالا وقت تمام شده و آدم باید بخوابد....

خوابی آرام....

و.........



[ یکشنبه 92/10/22 ] [ 10:0 صبح ] [ هستی حشمتی ] نظر
دلم میخواهد...

دلم میخواد وقتی دلم گرفته...

سرما بزارم رو زانو هام و های های گریه کنم...

بعد خدای مهربون بزنه رو شونه هام و بگه:

چی شده آدما اذیتت میکنن...

بیا با من بریم....



[ جمعه 92/10/20 ] [ 10:33 صبح ] [ هستی حشمتی ] نظر
غروب پاییز...

...و چه زیبا و غم انگیز است...

غروب را میگویم...

درست مثل خاطرات با تو بودن...



[ سه شنبه 92/7/30 ] [ 5:9 عصر ] [ هستی حشمتی ] نظر

<< مطالب جدیدتر :: مطالب قدیمی‌تر >>

مجله اینترنتی دانستنی ها ، عکس عاشقانه جدید ، اس ام اس های عاشقانه