سفارش تبلیغ
صبا ویژن
داستان دختر و پسر...

دختره از دوست دارم های پسره خسته میشه...

شب پسره به دختره اس میده، دختره بدون اینکه اس پسره را بخونه...

میگیره میخوابه....

صبح مامان پسره به دختره زنگ میزنه و میگه: پسرم تو تصادف دیشب کشته شده....

دختره اشک تو چشماش حلقه میشه و تلفنا قطع میکنه...

بعد میره سراغ اس دیشب پسره...

میبینه پسره اس داده بود که:<<عزیزم من تصادف کردم...

به زور خودما رسوندم تا در خونتون... بیا برا آخرین با ببینمت....>>یعنی چی؟



[ جمعه 92/12/9 ] [ 5:17 عصر ] [ هستی حشمتی ] نظر

::

مجله اینترنتی دانستنی ها ، عکس عاشقانه جدید ، اس ام اس های عاشقانه