به سراغ من اگر می ایید...پشت هیچستانم...
به نــــــــــــــــام او.............
به سراغ من اگر می ایید ...
پشت هیچستانم!
پشت هیچستان جاییست...
پشت هیچستان رگهای هوا...
پر قاصد هاییست...
که خبر می ارند...از گل وا شده ی دور ترین بوته ی خاک...
روی شن ها هم،نقش های سم اسبان ظریفیست که صبح...
به سر تپه ی معراج شقایق رفتند...
پشت هیچستان...چتر خواهش با ز است:
تا نسیم عطشی در بن برگی بدود،
زنگ باران به صدا می اید...
ادم اینجا تنهاست...
ودر این تنهایی،سایه ی نادونی تا ابدیت جاریست....
به سراغ من اگر می ایید....
نرم و اهسته بیایید.... مبادا که ترک بردارد...
چینی نازک تنهایی من....
*<<سهراب سپهری>>*
[ پنج شنبه 92/7/18 ] [ 12:53 عصر ] [ هستی حشمتی ]
نظر